در تحقیق انجام شده که این مقاله نتایج آن را منعکس می سازد، مدلی جهت شکل گیری نوآوری باز در صنعت بانکداری ایران ارائه می شود. در واقع رابطه بین نوآوری باز به عنوان متغیر مکنون و عوامل اثرگذار برآن در چارچوب مدلی تبیین می گردد. در این راستا با مرور ادبیات موضوع و تحقیقا چکیده کامل
در تحقیق انجام شده که این مقاله نتایج آن را منعکس می سازد، مدلی جهت شکل گیری نوآوری باز در صنعت بانکداری ایران ارائه می شود. در واقع رابطه بین نوآوری باز به عنوان متغیر مکنون و عوامل اثرگذار برآن در چارچوب مدلی تبیین می گردد. در این راستا با مرور ادبیات موضوع و تحقیقات پیشین یک مدل مفهومی نوآوری باز در صنعت بانکداری شامل سه سازه عمده نظیر عوامل داخلی (منابع تکنولوژیک ،توانمندی جذب ایده ها)، عوامل خارجی(منابع دانش خارجی، تغییرات تکنولوژیک) وعوامل رابطه ای (اعتماد) طراحی شد. با انجام مصاحبه هایی با خبرگان امر در ارتباط با سازه های مدل مذکور وانجام تحلیل های آماری، اعتبارسنجی لازم بعمل آمد. سپس در یک مطالعه میدانی در بانک پارسیان با توزیع پرسشنامه، داده های مرتبط برای آزمون تایید سازه ها، نشانگرها ومتغیر های مدل، گردآوری شد. در ادامه با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نیز معادلات رگرسیونی تعاملی در قالب تحلیل مسیر و کاربرد نرم افزار های اس پی اس اس و لیزرل ، داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند و عوامل رابطه ای بین متغیر های مکنون و مشاهده گر تبیین شدند. نتایج موید آن است که دربعد داخلی منابع تکنولوژیک با شکل گیری نوآوری باز، رابطه مستقیم مثبت ندارد درحالیکه توانمندی جذب ایده ها با شکل گیری نوآوری باز ، رابطه مثبت دارد. دربعد خارجی، منابع دانش خارجی و تغییرات تکنولوژیک با شکل گیری نوآوری باز، رابطه مثبت دارند. سرانجام در بعد عوامل رابطه ای ، "اعتماد" با شکل گیری نوآوری باز، رابطه مثبت دارد. مدل این تحقیق با سازه ها ومتغیرهای مربوط می تواند در شکل گیری نوآوری باز در صنعت بانکداری موثر واقع گردد و مد نظر سیاست گذاران وبرنامه ریزان بخش اقتصادی مذکور قرار گیرد
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر فرایند موفق در پروژههای انتقال فناوری در تعدادی از شرکتهای صنعت حمل و نقل ریلی کشور است. همچنین این پژوهش به منظور شناخت موانع و تنگناها و ارائه راهکارهای مورد نیاز برای تقویت فعالیتهای نوآورانه در فرایند فوق انجام گرف چکیده کامل
هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر فرایند موفق در پروژههای انتقال فناوری در تعدادی از شرکتهای صنعت حمل و نقل ریلی کشور است. همچنین این پژوهش به منظور شناخت موانع و تنگناها و ارائه راهکارهای مورد نیاز برای تقویت فعالیتهای نوآورانه در فرایند فوق انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع کاربردی و پیمایشی بوده و از روش تحلیل توصیفی و استنباطی استفاده شده است. همچنین برای رتبه بندی دادهها آزمون فریدمن به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها در جامعه آماری نشان داد که عوامل تأثیرگذار بر فرایند مؤثر انتقال فناوری از قبیل "وجود ظرفیت مناسب جذب فناوری" و "زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری فناوری" و "تقسیم کار و مسئولیتها در تیم دریافت کننده فناوری" در شرایط به نسبت مناسبی قرار دارد و تأثیر قابل توجهی در امر انتقال موفق فناوری داشته است؛ لیکن عامل "آموزش نیروی انسانی و ایجاد مهارت لازم در امر انتقال" در شرایط نامناسبی قرار دارد و نیاز به اصلاح و بهبود این موضوع در صنعت مورد مطالعه، اجتناب ناپذیر است.
پرونده مقاله
چکیده رشد و ادامه حیات سازمان ها به خصوص شرکت های دانش بنیان در قرن اخیر نیازمند داشتن نوآوری است.شرکت ها ی دانش بنیان با برخورداری از ظرفیت جذب دانش می توانندنوآوری خود رابهبود بخشند. پژوهش حاضر نیز به منظور بررسی الگوی ساختاری ظرفیت جذب دانش و نوآوری درشرکت های دانش ب چکیده کامل
چکیده رشد و ادامه حیات سازمان ها به خصوص شرکت های دانش بنیان در قرن اخیر نیازمند داشتن نوآوری است.شرکت ها ی دانش بنیان با برخورداری از ظرفیت جذب دانش می توانندنوآوری خود رابهبود بخشند. پژوهش حاضر نیز به منظور بررسی الگوی ساختاری ظرفیت جذب دانش و نوآوری درشرکت های دانش بنیان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مدیران شرکتهای مستقر درمراکز رشد دانشگاه های آزاد استان اصفهان می باشد.ابزار پرژوهش شامل پرسشنامه ای است که براساس مرور ادبیات تدوین و با استفاده از نظر خبرگان و با تعدیل جزئی مورد استفاده قرار گرفت و برای بررسی روایی از روایی محتوا و سازه و پایایی پرسشنامه ازروش آلفای کرونباخ استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 50 پرسشنامه جمع آوری شده می باشد که با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری آنالیز شد. نتایج مدلهای اندازه گیری سازه های پژوهش نشان می دهد که تمام سازه ها از روایی و پایایی مناسب برخوردارند. همچنین نتایج مدل ساختاری نشان می دهد که تاثیر ابعاد ظرفیت جذب دانش بر انواع نوآوری مثبت و معنادار بوده است. و تاثیر نوآوری فرایند بر نوآوری محصول معنا دار نبوده است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و سرمایه اجتماعی در امور همکاری های بین الملل شرکت ملی نفت ایران بود. نوع تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان به تعداد 220 نفر بود که با استفاده از فرمول حجم نمونه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و سرمایه اجتماعی در امور همکاری های بین الملل شرکت ملی نفت ایران بود. نوع تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان به تعداد 220 نفر بود که با استفاده از فرمول حجم نمونه، 110 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. در پژوهش حاضر جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه مدیریت استعداد با 24 سوال بسته پاسخ بر حسب طیف پنج درجه ای لیکرت و پرسشنامه استاندارد سرمایه اجتماعی در قالب 24 سوال بسته پاسخ استفاده شد. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه به صورت محتوایی توسط کارشناسان و اساتید تایید گردید. ضریب پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی 81/0 و برای مدیریت استعداد 87/0برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون) با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد میانگین هر یک از مولفه های مدیریت استعداد و سرمایه اجتماعی بالاتر از میانگین فرضی است. بالاترین میانگین در مدیریت استعداد، مربوط به مولفه جذب استعداد به میزان 93/3 بود. بین هر یک از مولفه های مدیریت استعداد و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
پرونده مقاله
مقاله حاضر با تکیه بر اهمیت ارتقا پیوستۀ عملکرد نوآورانۀ سازمانها، در پوشش دادن به تحقیقاتی که به دنبال شناسایی پیشایندهای عملکرد نوآورانه شرکتها هستند، سهیم است. از این منظر، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات ساختار شبکه، ذخیره دانش و ظرفیت جذب بر عملکرد نوآورانه سازمان چکیده کامل
مقاله حاضر با تکیه بر اهمیت ارتقا پیوستۀ عملکرد نوآورانۀ سازمانها، در پوشش دادن به تحقیقاتی که به دنبال شناسایی پیشایندهای عملکرد نوآورانه شرکتها هستند، سهیم است. از این منظر، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات ساختار شبکه، ذخیره دانش و ظرفیت جذب بر عملکرد نوآورانه سازمان در جامعه آماری به تعداد 200 شرکت انتخابی صورت گرفته است که با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران، 132 شرکت دانش بنیان مستقر در شهر تهران از طریق روش نمونه گیری ساده به عنوان نمونماری انتخاب گردید. در پژوهش حاضر، به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد عملکرد نوآورانه با 10 سوال، ظرفیت جذب با 8 سوال، ساختار شبکه با 4 سوال و ذخیره دانش نیز با 7 سوال بر حسب طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. روایی هر دو پرسشنامه به صورت محتوایی و سازه تأیید شد. ضریب پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برآورد گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) و نرمافزار Smart-PLS 2.0 صورت پذیرفت. نتایج حاکی از آن است که ساختار شبکه، ذخیره دانش و ظرفیت جذب بر عملکرد نوآورانه مؤثرند. همچنین، ظرفیت جذب نقش میانجیگری جزیی و میانجیگری کلی را به ترتیب در رابطه بین ذخیره دانش با عملکرد نوآورانه و ساختار شبکه با عملکرد نوآورانه ایفا میکند. ضمن اینکه ظرفیت جذب با ضریب مسیر 0.48 بیشترین سهم و ساختار شبکه نیز کمترین سهم را در مدل پژوهش، در تبیین عملکرد نوآورانه ایفا میکنند.
پرونده مقاله
سازمانهایی که محصولاتی با تکنولوژی بالا تولید میکنند ازجمله سازمانهایی که در پارکهای علم و فناوری مشغول به فعالیتاند، با کسب نوآوری بهعنوان یک مزیت رقابتی و ارتقاء و بهبود آن و ارائهی عملکردی نوآورانه میتوانند در مسیر پیشرفت قرار گیرند. پژوهش حاضر باهد چکیده کامل
سازمانهایی که محصولاتی با تکنولوژی بالا تولید میکنند ازجمله سازمانهایی که در پارکهای علم و فناوری مشغول به فعالیتاند، با کسب نوآوری بهعنوان یک مزیت رقابتی و ارتقاء و بهبود آن و ارائهی عملکردی نوآورانه میتوانند در مسیر پیشرفت قرار گیرند. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین بهکارگیری استراتژیهای نوآوری و عملکرد نوآورانه سازمانها با نقش میانجی ظرفیت جذب در شرکتهای مستقر در پارک فناوری پردیس انجامشده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 65 مدیر از واحدهای تحقیق و توسعهی شرکتهای مستقر در پارک فناوری پردیس میباشد، حجم نمونه با استفاده از روش سرشماری برابر با کل جامعه در نظر گرفته شد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی، همبستگی و به لحاظ هدف، کاربردی میباشد. برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استفادهشده است. برای ظرفیت جذب فردی از سنجه های پژوهش مینباوا و همکاران، برای ظرفیت جذب سازمانی از سنجه های موجود در پژوهش لیچتن هالر و برای عملکرد نوآورانه از پرسشنامه ی موجود در پژوهش هونگ و همکاران استفاده شد روایی محتوا و روایی سازه و همچنین پایایی این ابزارها تأیید شد. برای تجزیهوتحلیل داده ها، نرم افزارهای SPSS و SmartPLS مورداستفاده قرار گرفت. در تجزیهوتحلیل دادهها نتایج آزمونهای آمار استنباطی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری ارائهشده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که ظرفیت جذب، اثر مثبت و معنی داری بر همه ی ابعاد عملکرد نوآورانه دارد و بهکارگیری استراتژی پیشرو و همچنین تدافعی بر همهی ابعاد عملکرد نوآورانه اثر معناداری دارد و بهکارگیری استراتژی پیشرو، تدافعی و مقلدانه بر ظرفیت جذب اثر معناداری دارد و ظرفیت جذب در رابطه با به کارگیری استراتژی تدافعی و همچنین استراتژی پیشرو و ابعاد عملکرد نوآورانه نقش میانجی دارد. همچنین، بررسی شاخصهای برازش مدل، بیانگر این است که مدل مورداستفاده در پژوهش از برازندگی قابل قبولی برخوردار میباشد
پرونده مقاله
هدف این پژوهش ارائه الگویی راهبردی است که بر اساس آن بتوان جذب و ارزش¬آفرینی دانش¬آموختگان مدیریت آموزش عالی در نظام حکمرانی آموزش عالی در ایران را تبیین نمود. پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق از نوع کیفی بوده است. برای ساخت الگوی جذب و ارزش گذاری از نظریه داده بنیاد استفاده چکیده کامل
هدف این پژوهش ارائه الگویی راهبردی است که بر اساس آن بتوان جذب و ارزش¬آفرینی دانش¬آموختگان مدیریت آموزش عالی در نظام حکمرانی آموزش عالی در ایران را تبیین نمود. پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق از نوع کیفی بوده است. برای ساخت الگوی جذب و ارزش گذاری از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. در اینبخش از ۱۸نفر از خبرگان آشنا با موضوع جذب و ارزشگذاری دانش¬آموختگان مدیریت آموزش عالی استفاده شده است. داده به روش مصاحبه نیمه ساختارمند جمعآوری گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از فرآیند سه مرحلهای کدگذاری باز، انتخابی و محوری با کمک نرمافزار MAXQDA2020 استفاده شده است، که یافتههای این فرآیند نشان دهنده مدل پارادایم جذب و ارزشگذاری دانش آموختگان شامل ۲۷مقوله اصلی و ۹۵متغیر شامل جذب و ارزشگذاری دانش¬آموختگان به عنوان هسته یا مقوله اصلی مدل؛ ۵ شرایط علّی؛ ۳ شرایط زمینهای؛ ۳ شرایط مداخله¬گر؛ ۳ شرایط راهبردی و نهایتاً ۴ پیامد قرار گرفت. در این راستا با توجه به نقش کلیدی دانش آموختگان آموزش عالی در توسعه پایدار دانشی و مهارتی، میطلبد که دانش آموختگان مدیریت آموزش عالی در تدوین و اجرای سیاستگذاریهای کلان تعامل سازنده داشته باشند، و از طریق پاسخگویی شفاف به درخواست آنها، انگیزه آنها برای عهده¬دار شدن مسئولیت کاری در سازمانهای آموزشی و اجرایی افزایش پیدا کند
پرونده مقاله